امیرمحمود جون بابا

دست گل امیر محمود !!

رسیدم خونه عزیز اینا امیر محمود هم اونجا بود تا رسیدم عزیز کلی گلایه کرد خودم رفتم از نزدیک بررسی کنم که دیدم امیر روبروی تلویزیون روی مبل دراز کشیده یه ظرف پر از انار دون کرده کنار دستش و با دستش دونه های انار را از ظرف بر می داشت و ابش رو می خورد و دونه سفتش را با همن دستش روی فرش کنار مبل می انداخت بطوریکه روی زمین حسابی از دونه های انار پوشیده شده بود صحنه خیلی جالبی بود تا مدتها انار را همینطوری می خود و حتما دونه های خورده شدش روی فرش می ریخت تا یه روز حسابی وقت گذاشتم و بهش یاد دادم بابائی یکی یکی بخور و با دندو نای قویت خوردش کن ببینم بلدی ...
27 بهمن 1394
1